دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1402 )                   جلد 10 شماره 4 صفحات 283-272 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.MUMS.MEDICAL.REC.1398.454


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mohammadi M, Reihani H R, Habibzadeh S R, Khadem Rezaiyan M, Fatahi M, Ahamdi Koupaei R, et al . Effectiveness of Education With Pamphlets and Posters on Increasing the Knowledge and Practice of Iranian Non-medical Students Regarding Cerebrovascular Accidents. DSME 2024; 10 (4) :272-283
URL: http://dsme.hums.ac.ir/article-1-458-fa.html
محمدی مریم، ریحانی حمید رضا، حبیب زاده سید رضا، خادم رضاییان مجید، فتاحی منصوره، احمدی کوپایی سید رضا، و همکاران.. ارزیابی تأثیر آموزش با پمفلت و پوسترهای آموزشی در افزایش میزان آگاهی دانشجویان رشته‌های غیرپزشکی از علائم سکته حاد مغزی. راهبردهای توسعه در آموزش پزشکی. 1402; 10 (4) :272-283

URL: http://dsme.hums.ac.ir/article-1-458-fa.html


گروه طب اورژانس، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
واژه‌های کلیدی: پوستر آموزشی، سکته حاد مغزی، پمفلت
متن کامل [PDF 4693 kb]   (702 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (841 مشاهده)
متن کامل:   (152 مشاهده)
مقدمه
سکته مغزی مهم‌ترین و شایع‌ترین بیماری نورولوژیک است که پس از بیماری‌های قلبی و سرطان‌ها سومین علت مرگ‌‏ومیر در افراد مسن است [1]. بیشترین میزان مرگ‌و‌میر در فاصله زمانی کوتاهی پس از سکته مغزی اتفاق می‌افتد که ‏در 30 روز اول در سکته ایسکمیک حدود 8 تا 20 درصد است و در خونریزی‌های مغزی به 30 تا 80 درصد می‌‏رسد [2]. کاهش مدت‌زمان از هنگام شروع علائم تا مراجعه فرد به مراکز درمانی از فاکتورهای اساسی در درمان بیماران با سکته ‏مغزی است، به‌طوری‌که‌ یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای شروع درمان (فعال‌کننده پلاسمینوژن بافتی) در بیماران ایسکمیک سکته مغزی مدت‌زمان زیر 3 ساعت است [34]. همچنین در بیماران با انواع ‏خون‌ریزی در سکته مغزی، تأخیر در مراجعه بیمار می‌تواند باعث بی‌اثر بودن اقدامات درمانی دارویی و یا جراحی و همچنین باعث عوارض و ایجاد ضایعات غیر‌قابل‌برگشت شود [5]. 
بر‌این‌اساس مراجعه سریع بیماران به مراکز ‏درمانی پس از شروع علائم به آگاهی عمومی در‌مورد ریسک‌فاکتورها و علائم هشدار‌دهنده بیماری سکته مغزی بستگی ‏دارد. براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی سکته مغزی عبارت است از: بروز سریع نشانه‌های بالینی اختلال کانونی در ‏عملکرد مغز که بیش از 24 ساعت طول کشیده یا به مرگ منجر شود، بدون آنکه علت واضح دیگری به‌جز منشأ عروقی ‏داشته باشد. در تمام موارد استروک این نقص در عرض ثانیه‌ها، دقایق، ساعت‌ها یا حداکثر چند روز ایجاد می‌شود. ‏این بیماری براساس ماهیت پاتولوژیک به 2 دسته عمده ایسکمیک و هموراژیک تقسیم می‌شود که نوع ایسکمیک خود به 2 دسته ترومبوتیک و امبولیک تقسیم می‌شود که براساس منطقه درگیری، علائم متفاوتی ایجاد می‌کند، تشخیص براساس ‏شرح حال و معاینه بالینی و سی‌تی‌اسکن مغزی است [6].
 متأسفانه اطلاعات در‌مورد سکته مغزی در کشورهای در‌حال‌توسعه بسیار محدود است. اما براساس پیش‌بینی ‏APCES‏‏ در 30 سال آینده، حوادث عروقی مغزی مشکل ‏بیشتر کشورهای در‌حال‌توسعه خواهد بود تا کشورهای پیشرفته صنعتی [7]. از‌لحاظ آماری حداقل 50 درصد ‏اختلالات عصبی در بیمارستان‌های عمومی به‌علت این بیماری است [8]. همچنین تحقیقات10 تا 15 سال اخیر در ‏کشورهای اروپایی به کاهش حدود 40 درصد در مرگ‌و‌میر و موربیدیته سکته مغزی منجر شده است [9]. شیوع سکته مغزی ‏در حدود 5 نفر در‎ 1000 نفر جمعیت تخمین زده می‌شود [7، 10]. در کشورهای مختلف، مطالعاتی درمورد بررسی میزان آگاهی افراد در‌مورد بیماری سکته مغزی و به دنبال آن سعی در ‏افزایش این آگاهی صورت گرفته است [5، 11]. 
در کشور ایلات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته دیگر افزایش میزان ‏آگاهی افراد در‌مورد بیماری سکته مغزی به‌عنوان یک اولویت بهداشتی تا سال 2010 تعیین شده بود [12 ,13]. در ‏مطالعه ‏اوساهون همکاران با هدف ارزیابی آگاهی از سکته مغزی در میان کارمندان دولتی کشور نیجریه، 53 درصد ‏از نمونه مورد‌بررسی را مردان تشکیل دادند. بیش از 56 درصد از افراد مورد‌بررسی دارای مدرک تحصیلی بالاتر از ‏دبیرستان بودند. کمتر از 1 درصد از افراد سکته مغزی قبلی را تجربه کرده بودند، در‌حالی‌که تعداد نسبتاً زیادی از آن‌ها (84/1 درصد) ‏افراد مبتلا به سکته مغزی را می‌شناختند. بیشترین علائم شناخته‌شده عبارت بودند از: مشکلات گفتاری و ضعف، بی‌حسی دست‌ها و پاها. حدود 89/9 درصد از نمونه‌ها تصریح کرده بودند که فشار خون بالا عامل اصلی خطر سکته مغزی است. ‏هیچ متغیر مستقل تأثیری بر آگاهی نداشت. آن‌ها در انتها نتیجه گرفتند که آگاهی در‌مورد سکته مغزی بسیار کم و ناکافی است. بنابراین برگزاری یک برنامه آموزشی در‌مورد سکته مغزی در کشور نیجریه مفید خواهد بود [14]. 
میرا و همکاران در مطالعه‌ای با هدف بررسی آگاهی در‌مورد سکته مغزی در کشور برزیل (یک مطالعه ‏مبتنی بر جامعه با استفاده از رویکرد ویدئوی نوآورانه) در‌مجموع 703 نفر (62/1 درصد زن، متوسط 46/7 سال) را مورد ‏بررسی قرار دادند. شایع‌ترین علائم بالینی سکته مغزی شامل ‏ضعف (34/7 درصد) و اختلال گفتاری (31/6 درصد) ذکر شد. عوامل خطر سکته مغزی نیز عبارت بودند از: رژیم نامناسب ‏‏(42/3 درصد) و فشار خون بالا (33/7 درصد). اکثر شرکت‌کنندگان (66/8 درصد) بیان کردند که در صورت قرار گیری در شرایط، ‏آن‌ها خدمات پزشکی اورژانسی را فراخوانی می‌کنند، در‌حالی‌که 17/8 درصد به‌طور مستقیم به بیمارستان می‌روند. آن‌ها در ‏انتها نتیجه گرفتند که داشتن جنسیت مؤنث و سابقه خانوادگی سکته مغزی باعث افزایش احتمال تشخیص علائم سکته مغزی ‏می‌شود. همچنین آگاهی در‌مورد اثرات بالینی، عوامل خطر و مدیریت سکته مغزی در جمعیت موردمطالعه کم بود [15]. 
در مطالعه ‏حسین‌نژاد و همکاران با هدف بررسی سطح آگاهی نسبت به سکته مغزی در میان جمعیت ‏بزرگسالان ایرانی، میانگین سن بیماران 12/2‌±‌32/0 سال بود و 56/4 درصد آن‌ها زن بودند. فشارخون و سابقه سکته مغزی ‏به‌عنوان عوامل خطر اصلی شناخته شده بودند و از بین رفتن آگاهی، سرگیجه و آتاکسی، علائم هشدار‌دهنده اصلی سکته ‏مغزی بود که توسط پاسخ‌دهندگان به‌درستی مشخص شد. رگرسیون چندگانه خطی نشان داد سن، سطح تحصیلات، خانه‌دار بودن، مشاغل مرتبط با ‏مراقبت‌های پزشکی و اطلاعات قبلی مربوط به سکته مغزی، ‏پیش‌آگهی‌های مهم آگاهی عمومی در‌مورد سکته مغزی هستند [16].
 با‌توجه‌به انجام مطالعات بسیار اندک در کشور درباره سطح آگاهی افراد جامعه از سکته مغزی، ‏مطالعه حاضر با هدف بررسی ارزیابی آگاهی از علائم سکته حاد مغزی در میان دانشجویان رشته‌های غیر‌پزشکی انجام شد.

مواد و روش‌ها
این مطالعه از نوع نیمه‌‌آزمایشی قبل و بعد از مداخله است که بر روی دانشجویان رشته‌های غیر‌پزشکی در بازه زمانی اول مهر ماه سال 1398 تا آذر سال 1398 انجام شد. هدف از مطالعه به دانشجویان توضیح داده شد و رضایت آن‌ها جهت شرکت در مطالعه گرفته شد. دانشجویان در 3 دانشکده مختلف ارزیابی شدند. برای اطمینان از توازن، از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای استفاده شد. پس از دسته‌بندی دانشجویان بر‌اساس دانشکده و انتخاب تصادفی شرکت‌کنندگان از هر دسته گروه‌های مطالعه تشکیل شد که شامل گروه‌های زیر بود:

گروه نصب پوستر
 در یکی از دانشکده‌ها، دانشجویان مطالب آموزشی را در قالب پوسترهای جذاب بصری که در اطراف محوطه دانشگاه قرار داده شده بود دریافت کردند. این پوسترها حاوی اطلاعات کلیدی آموزشی و منابع مرتبط با دوره آموزشی آن‌ها بود.

گروه ارائه جزوه
در دانشکده دیگری به دانشجویان جزوه‌های آموزنده‌ای داده شد که به‌طور جامع موضوع دروس آن‌ها را پوشش می‌داد. این جزوه‌ها در طول سخنرانی‌ها توزیع می‌شدند.

گروه کنترل بدون دستورالعمل
در دانشکده سوم، دانشجویان هیچ‌گونه مواد آموزشی اضافی یا راهنمایی فراتر از دوره معمول خود دریافت نکردند. آن‌ها به‌عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.

محتوای آموزشی
محتوای آموزشی در این مطالعه حول ارائه دانش جامع به شرکت‌کنندگان در‌مورد حوادث عروق مغزی (CVA) یا سکته مغزی بود. محتوا شامل اطلاعاتی در زمینه‌های زیر بود:

درک حوادث عروق مغزی
 به شرکت‌کنندگان دانش اساسی در‌مورد چیستی حوادث عروق مغزی، انواع آن (ایسکمیک و هموراژیک)، علل و عوامل خطر ارائه شد. این اطلاعات پایه به‌عنوان پایه‌ای برای یادگیری بیشتر عمل کرد.

علائم و نشانه‌ها
 مطالب آموزشی علائم و نشانه‌های رایج حوادث عروق مغزی را بیان می‌کند و بر اهمیت شناخت سریع این شاخص‌ها برای مراجعه به پزشک تأکید می‌کند.

پیشگیری
 استراتژی‌هایی برای پیشگیری از سکته مغزی، مانند اصلاح سبک زندگی (رژیم غذایی، ورزش، ترک سیگار)، و مدیریت شرایط بهداشتی زمینه‌ای (فشار خون، دیابت) برای توانمندسازی شرکت‌کنندگان به منظور کاهش خطر.

واکنش اضطراری
 این محتوا شامل دستورالعمل‌هایی درمورد اقداماتی بود که در صورت بروز سکته مشکوک باید انجام داد که اهمیت اقدام سریع، ازجمله تماس با خدمات اورژانس را برجسته می‌کرد.

درمان و توان‌بخشی
 به شرکت‌کنندگان در‌مورد درمان‌های پزشکی موجود برای سکته مغزی، از‌جمله دارو و جراحی و همچنین اهمیت توان‌بخشی و بهبودی پس از سکته، آموزش داده شد.
پرسش‌نامه در ابتدای مطالعه و قبل از ارائه هر‌گونه مداخله آموزشی برای همه شرکت‌کنندگان اجرا شد. به شرکت‌کنندگان یک چارچوب زمانی تعیین‌شده برای تکمیل پرسش‌نامه در شرایط کنترل‌شده ارائه شد تا تأثیرات خارجی بر پاسخ‌های آن‌ها به حداقل برسد. پاسخ‌های پرسش‌نامه برای هر شرکت‌کننده جمع‌آوری و ثبت شد. 
در 3 هفته پس از ارزیابی اولیه، همان پرسش‌نامه مورد‌استفاده در ابتدای مطالعه مجدداً برای همه شرکت‌کنندگان اجرا شد. 
تجزیه‌و‌تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم‌افزار spss نسخه 21 و آمارهای توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آزمون‌های آماری استنباطی (کای‌اسکوئر، آنووا، تی زوجی) انجام شد. سطح معناداری در تمام آزمون‌ها کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.

یافته‌ها
در این مطالعه 120 نفر (40 نفر در هر گروه)، شرکت داده شدند" در گروه کنترل 42/5 درصد از شرکت‌کنندگان مرد و 57/5 درصد زن بودند. در گروه پوستر، 30 درصد از شرکت‌کنندگان مرد و 70 درصد زن بودند که به ترتیب 12 و 28 شرکت‌کننده بودند. گروه پمفلت دارای 37/5 درصد شرکت‌کننده مرد و 62/5 درصد  شرکت‌کننده زن بود که به ترتیب 15 و 25 شرکت‌کننده بودند. نتایج آزمون کای‌اسکوئر نشان داد ارتباط آماری معنی‌دار بین جنسیت افراد شرکت‌کننده در مطالعه در گروه‌های موردمطالعه وجود ندارد (χ2‌=1/36 و P=0/506) (جدول شماره 1). 


سن شرکت‌کنندگان در گروه‌های مداخله متفاوت است. در گروه کنترل، 42/5 درصد از شرکت‌کنندگان بین 18 تا 24 سال و 57/5 درصد بین 24 تا 28 سال بودند که به ترتیب 17 و 23 شرکت‌کننده را تشکیل می‌دادند. در گروه پوستر، 55 درصد شرکت‌کنندگان بین 18 تا 24 سال و 42/5 درصد بین 24 تا 28 سال بودند که به ترتیب 22 و 17 شرکت‌کننده را تشکیل می‌دادند. گروه پمفلت 47/5 درصد از شرکت‌کنندگان در محدوده سنی 18 تا 24 سال و 52/5 درصد بین 24 تا 28 سال با 19 و 20 شرکت‌کننده داشتند. علاوه‌بر‌این، هیچ شرکت‌کننده‌ای در گروه بالای 28 سال در گروه کنترل و پمفلت وجود نداشت، در‌حالی‌که گروه پوستر دارای 2/5 درصد از شرکت‌کنندگان در این محدوده سنی بود که 1 شرکت‌کننده را تشکیل می‌داد. تفاوت معنی‌داری در توزیع سنی گروه‌های مورد‌مطالعه وجود نداشت (P=0/635) (جدول شماره 2). 


وضعیت تأهل شرکت‌کنندگان در گروه‌های آزمایش متفاوت بود. در گروه کنترل 87/5 درصد از شرکت‌کنندگان مجرد بودند (35 شرکت‌کننده). گروه پوستر 80 درصد از شرکت‌کنندگان مجرد بود (32 شرکت‌کننده). در گروه پمفلت، 90 درصد شرکت‌کنندگان مجرد بودند (36 شرکت‌کننده). در‌مورد افراد متأهل، در گروه کنترل 10 درصد از شرکت‌کنندگان متأهل بودند (4 شرکت‌کننده). در گروه پوستر 17/5 درصد از شرکت‌کنندگان متأهل بودند (7 شرکت‌کننده). در گروه پمفلت 10 درصد از شرکت‌کنندگان متأهل بودند (4 شرکت‌کننده). از‌نظر شرکت‌کنندگان مطلقه، در گروه کنترل و پوستر 2/5 درصد از شرکت کنندگان طلاق گرفته بودند (هر گروه 1 شرکت‌کننده). با‌این‌حال در گروه پمفلت هیچ شرکت‌کننده‌ای وجود نداشت که طلاق را گزارش کرده باشد (صفر درصد). نتایج آزمون آماری کای اسکوئر نشان داد وضعیت تأهل در بین گروه‌های مورد مطالعه تفاوت معنی‌داری نداشت (P=0/410) (جدول شماره 3). 


در بررسی نمرات اولیه آگاهی و عملکرد،P  برای مقایسه نمرات عملکرد بین گروه‌ها در ابتدا 0/692 بود. این نتیجه حاکی از آن است که قبل از مداخله آموزشی بین گروه‌های کنترل، پوستر و پمفلت تفاوت آماری معنی‌داری در نمرات عملکرد وجود ندارد. مقدار P برای مقایسه نمرات آگاهی بین گروه‌ها در ابتدا 0/312 بود. این نتیجه نشان می‌دهد قبل از مداخله آموزشی، تفاوت آماری معنی‌داری در نمرات آگاهی در بین گروه‌های کنترل، پوستر و جزوه وجود نداشت. نتایج آزمون آماری آنووای یک‌طرفه برای نمرات عملکرد و آگاهی در ابتدا نشان داد قبل از مداخله آموزشی تفاوت معنی‌داری بین گروه‌ها وجود نداشت (جدول شماره 4). 


نمرات آگاهی و عملکرد شرکت‌کنندگان پس از دریافت پمفلت‌های آموزشی به‌طور قابل‌توجهی بهبود یافت. آزمون تی زوجی برای مقایسه میانگین نمرات قبل و بعد از آموزش انجام شد. 
میانگین نمره آگاهی قبل از آموزش 8/95 با انحراف‌معیار 1/41 بود. میانگین نمره آگاهی پس از آموزش10/57 با انحراف‌معیار 0/59 بود. آزمون تی زوجی بهبود بسیار قابل‌توجهی را در نمرات آگاهی پس از آموزش نشان داد (0/001>‌P). 
میانگین نمره عملکرد بعد از آموزش 1 بود، بدون انحراف‌معیار (نشان‌دهنده عدم تغییر). میانگین نمره عملکرد قبل از آموزش 0/775 با انحراف‌معیار برابر با 0/42 بود. آزمون تی زوجی بهبود معنی‌داری را در نمرات عملکرد پس از آموزش نشان داد (0/002=P). یافته‌ها حاکی از آن است که پمفلت‌های آموزشی هم بر آگاهی و هم بر عملکرد تأثیر مثبت داشته و به بهبودهای آماری معناداری منجر شده است (جدول شماره 5). 


شرکت‌کنندگان در گروه پوستر پس از دریافت مداخله آموزشی، بهبود قابل‌توجهی را در نمرات آگاهی و عملکرد تجربه کردند.
میانگین نمره آگاهی پس از آموزش 10/3 با انحراف‌معیار 0/51 بود. میانگین نمره آگاهی قبل از آموزش 9 با انحراف‌معیار 1/2 بود. آزمون تی زوجی بهبود بسیار قابل‌توجهی را در نمرات آگاهی پس از آموزش نشان داد (0/001=P) (جدول شماره 6).


میانگین نمره عملکرد پس از آموزش 0/975 با انحراف‌معیار 0/40 بود. میانگین نمره عملکرد قبل از آموزش 0/8 با انحراف‌معیار 0/40 بود. آزمون تی زوجی بهبود معنی‌داری را در نمرات عملکرد پس از آموزش نشان داد (0/006=P). یافته‌ها نشان داد مداخله آموزشی در گروه پوستر منجر به بهبود قابل‌توجهی هم در آگاهی و هم در عملکرد شد. تغییرات آماری معنی‌دار بر اثربخشی رویکرد آموزشی تأکید می‌کند.
جدول شماره 7، آمار توصیفی نمرات آگاهی و عملکرد در گروه کنترل در ابتدا و بعد از گذشت 3 هفته را با استفاده از آزمون تی زوجی ارائه می‌کند.


داده‌ها شامل میانگین و انحراف‌معیار برای هر دو نمره آگاهی و عملکرد است. شرکت‌کنندگان در گروه کنترل نیز پس از دریافت مداخله آموزشی تغییرات قابل‌توجهی در هر دو نمره آگاهی و عملکرد نشان دادند.
میانگین نمره آگاهی پس از 3 هفته 9/72 با انحراف‌معیار 1/1 بود. میانگین نمره آگاهی در ابتدای مطالعه 9/35 با انحراف‌معیار 1/1 بود. آزمون تی زوجی بهبود قابل‌توجهی را در نمرات آگاهی پس از آموزش نشان داد (0/003=P).
میانگین نمره عملکرد پس از 3 هفته 0/9 با انحراف‌معیار 0/3 بود. میانگین نمره عملکرد در ابتدای مطالعه 0/85 با انحراف‌معیار 0/3 بود. آزمون تی زوجی بهبود معنی‌داری را در نمرات عملکرد پس از آموزش نشان نداد (0/453=‌P).
نتایج این مطالعه نشان داد قبل از مداخله آموزشی بین گروه‌های کنترل، پوستر و پمفلت تفاوت آماری معنی‌داری در نمرات عملکرد وجود ندارد. این نتیجه نشان می‌دهد قبل از مداخله آموزشی، تفاوت آماری معنی‌داری در نمرات آگاهی در بین گروه‌های کنترل، پوستر و جزوه وجود دارد.گروه پوستر میانگین امتیاز بالاتری نسبت به گروه کنترل دارد. بر‌اساس نتایج آزمون تعقیبی، تفاوت معناداری در نمرات گروه کنترل و هر دو گروه پمفلت و پوستر پس از آموزش وجود دارد. 

بحث
نتایج مطالعه حاضر نشان داد شرکت‌کنندگان در تمام گروه‌های آزمایش پس از دریافت مداخله آموزشی، بهبود قابل‌توجهی در نمرات آگاهی و عملکرد را تجربه کردند. این یافته‌ها نشان‌دهنده اثربخشی پمفلت‌های آموزشی در افزایش آگاهی و عملکرد شرکت‌کنندگان است. تفاوت معناداری در نمرات گروه کنترل و هر دو گروه پمفلت و پوستر پس از آموزش وجود دارد. با‌این‌حال تفاوت آماری معنی‌داری بین خود گروه پمفلت و پوستر وجود ندارد.
مطالعه‌ای که دقیقاً مانند مطالعه ما به روش‌های آموزشی سکته مغزی پرداخته باشد کمتر در پیشینه پژوهش وجود دارد. 
پژوهش مباشری و همکاران یک مطالعه نیمه‌تجربی بود که بر روی 150 دانش‌آموز دختر دبیرستانی در سال 1390 انجام شد [17]. شرکت‌کنندگان به 2 گروه آموزش حضوری و پمفلت تقسیم شدند. پیامدهای ارزیابی‌شده در مطالعه ارائه‌شده آگاهی و عملکرد قبل و بعد از مداخله و 1 ماه بعد بود. مقایسه با مطالعه حاضر نشان داد هر دو مطالعه با هدف ارزیابی تأثیر مداخلات آموزشی انجام شده‌اند، اما در‌زمینه خاص، جمعیت هدف و روش‌های مورد‌استفاده متفاوت هستند: مطالعه ما در دانشجویان غیر‌پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی انجام شد، در‌حالی‌که مطالعه ارائه‌شده در محیط دبیرستان با دانش‌آموزان دختر به‌عنوان شرکت‌کننده انجام شده است. مطالعه ما از پمفلت‌های آموزشی و پوستر یا گروه کنترل به‌عنوان مداخله استفاده کرد، در‌حالی‌که مطالعه ارائه‌شده از آموزش حضوری و پمفلت استفاده کرد. با‌این‌حال آن‌ها آموزش حضوری را بهتر از آموزش با پمفلت یافتند. در‌حالی‌که ما چنین مداخله‌ای را بررسی نکرده بودیم.
مطالعه ارائه‌شده توسط چن و همکاران با هدف ارزیابی اثربخشی یک پروتکل آموزشی جامع بر کاهش تأخیر پیش‌بیمارستانی در بیماران سکته مغزی در 2 جامعه شهری در پکن با جمعیتی حدود 50000 نفر انجام شد [18]. مداخله در مطالعه ارائه‌شده شامل اجرای یک پروتکل آموزشی جامع شامل سخنرانی‌های عمومی و توزیع مطالب آموزشی برای جامعه و کادر پزشکی بود. پیامدهای اندازه‌گیری‌شده در مطالعه ارائه‌شده، زمان تأخیر قبل از بیمارستان و درصد بیمارانی که از خدمات فوریت‌های پزشکی (EMS) قبل و بعد از اجرای پروتکل آموزشی استفاده می‌کردند، بود. نتایج نشان داد پروتکل آموزشی جامع به کاهش قابل‌توجه زمان تأخیر قبل از بیمارستان، افزایش نسبت بیمارانی که در عرض 3 ساعت پس از شروع سکته به بیمارستان می‌رسند و نسبت بیماران سکته‌ای که برای EMS تماس می‌گیرند، منجر می‌شود. در مقایسه با مطالعه ما، هدف هر دو مطالعه بهبود دانش و آگاهی در زمینه‌های مختلف بود. مطالعه ما بر افزایش دانش دانشجویان عمومی با استفاده از پمفلت‌های آموزشی به‌عنوان مداخله متمرکز بود، در‌حالی‌که مطالعه ارائه‌شده کاهش تأخیر پیش‌بیمارستانی در بیماران سکته مغزی را از‌طریق یک پروتکل آموزشی جامع هدف قرار داد. در‌حالی‌که مطالعه ما بهبودهایی را در نمرات دانش و عملکرد نشان داد. مطالعه چن و همکاران تأثیر قابل‌توجهی بر کاهش تأخیر پیش از بیمارستان در بیماران سکته مغزی نشان داد که می‌تواند پیامدهای قابل‌توجهی برای مدیریت سکته مغزی و نتایج بیمار داشته باشد.
در مطالعه انجام‌شده توسط حسینی‌نژاد و همکاران، هدف، بررسی میزان آگاهی از سکته مغزی در میان جمعیت بزرگسال ایران بود. مطالعه ما اثربخشی پمفلت‌های آموزشی را بر نمرات دانش و عملکرد دانشجویان غیر‌پزشکی ارزیابی کرد. هر دو مطالعه بهبودهای قابل‌توجهی را در‌رابطه‌با اهداف مربوطه خود نشان دادند. مطالعه ما بهبودهایی را در دانش و عملکرد مشاهده کرد، در‌حالی‌که حسینی‌نژاد و همکاران پیش‌بینی‌کننده‌های آگاهی از سکته مغزی را شناسایی کردند.

نتیجه‌گیری
نتایج این مطالعه نشان می‌دهد شرکت‌کنندگان در تمام گروه‌های آزمایش پس از دریافت پمفلت‌های آموزشی، پیشرفت‌های قابل‌توجهی در دانش و عملکرد داشتند. یافته‌ها اثربخشی مداخله آموزشی را در افزایش آگاهی و عملکرد شرکت‌کنندگان نشان می‌دهد. با‌این‌حال، تفاوت معنی‌داری بین خود گروه پمفلت و پوستر مشاهده نشد. این نتایج به ادبیات موجود کمک می‌کند و بینش‌های ارزشمندی را برای طراحی و اجرای مداخلات آموزشی آینده ارائه می‌دهد. از‌جمله محدودیت‌های انجام این مطالعه می‌توان به کمبود حجم نمونه در این مطالعه اشاره کرد. 

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این مطالعه مصوب کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد با کد IR.MUMS.MEDICAL.REC.1398.454 است.

حامی مالی
این مطالعه با حمایت مالی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است.

مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آماده‌سازی این مقاله مشارکت داشتند.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مطالعه تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد بابت همکاری و حمایت‌های مالی از این مطالعه تشکر می‌شود.
 

References
1.Toole JF, Murros K, Veltkamp R. Cerebrovascular diseases. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins; 2008. [Link]
2.Rowland LP, Pedley TA, Merritt HH. Vascular diseases. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins; 2010. [Link]

3.Derex L, Adeleine P, Nighoghossian N, Honnorat J, Trouillas P. [Knowledge about stroke in patients admitted in a French stroke unit (French)]. Rev Neurol. 2004; 160(3):331-7. [DOI:10.1016/S0035-3787(04)70908-X] [PMID]

4.Kothari R, Sauerbeck L, Jauch E, Broderick J, Brott T, Khoury J, et al. Patients' awareness of stroke signs, symptoms, and risk factors. Stroke. 1997; 28(10):1871-5. [DOI:10.1161/01.STR.28.10.1871] [PMID]

5.Maze LM, Bakas T. Factors associated with hospital arrival time for stroke patients. J Neurosci Nurs. 2004; 36(3):139-44. [DOI:10.1097/01376517-200406000-00005]

6.Chugh C. Acute ischemic stroke: Management approach. Indian J Crit Care Med. 2019; 23(Suppl 2):S140-6. [PMID]

7.Demarin V. Pathophysiology and classification of cerebrovascular disorders.  EJIFCC. 2004; 15(3):44-6. [PMID]

8.Stegmayr B, Asplund K, Kuulasmaa K, Rajakangas AM, Thorvaldsen P, Tuomilehto J. Stroke incidence and mortality correlated to stroke risk factors in the WHO MONICA Project. An ecological study of 18 populations. Stroke. 1997; 28(7):1367-74. [DOI:10.1161/01.STR.28.7.1367] [PMID]

9.Mortel KF, Meyer JS, Sims PA, McClintic K. Diabetes mellitus as a risk factor for stroke. South Med J. 1990; 83(8):904-11. [DOI:10.1097/00007611-199008000-00014] [PMID]

10.Vike J. Stroke and its effect in women. J Am Med Womens Assoc. 1994; 49(6):198-201. [PMID]

11.Becker K, Fruin M, Gooding T, Tirschwell D, Love P, Mankowski T. Community-based education improves stroke knowledge. Cerebrovasc Dis. 2001; 11(1):34-43. [DOI:10.1159/000047609] [PMID]

12.Schneider AT, Pancioli AM, Khoury JC, Rademacher E, Tuchfarber A, Miller R, et al. Trends in community knowledge of the warning signs and risk factors for stroke. JAMA. 2003; 289(3):343-6. [DOI:10.1001/jama.289.3.343] [PMID]

13.Greenlund KJ, Neff LJ, Zheng ZJ, Keenan NL, Giles WH, Ayala CA, et al. Low public recognition of major stroke symptoms. Am J Prev Med. 2003; 25(4):315-9. [DOI:10.1016/S0749-3797(03)00206-X] [PMID]

14.Osahon PT, Ekanem EN. Assessment of stroke awareness among public servants in a study population in Nigeria. Trop J Nat Prod Res. 2018; 2(6):278-81. [DOI:10.26538/tjnpr/v2i6.4]

15.Meira F, Magalhães D, da Silva LS, Mendonça E Silva AC, Silva GS. Knowledge about stroke in Belo Horizonte, Brazil: A community-based study using an innovative video approach. Cerebrovasc Dis Extra. 2018; 8(2):60-9. [DOI:10.1159/000488400] [PMID] [PMCID]

16.Hosseininezhad M, Ebrahimi H, Seyedsaadat SM, Bakhshayesh B, Asadi M, Ghayeghran AR. Awareness toward stroke in a population-based sample of Iranian adults. Iran J Neurol. 2017; 16(1):7-14. [PMID] [PMCID]

17.Mobasheri M, Ramazani Y, Akbari H. Comparison of two face -to -face and pamphlet training methods in increasing awareness and performance of cardiovascular diseases risk factors among Kashan high school girl students (Persian)]. Res Med Educ. 2013; 5(2):8-15 [DOI:10.18869/acadpub.rme.5.2.8]
18.Chen S, Sun H, Zhao X, Fu P, Yan W, Yilong W, et al. Effects of comprehensive education protocol in decreasing pre-hospital stroke delay among Chinese urban community population. Neurol Res. 2013; 35(5):522-8. [DOI:10.1179/1743132813Y.0000000203] [PMID]
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1402/5/19 | پذیرش: 1402/9/2 | انتشار: 1402/10/11

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به راهبردهای توسعه در آموزش پزشکی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Development Strategies in Medical Education

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License