سردبیر محترم
چنانکه میدانید اعتباربخشی دانشکدههای علومپزشکی بهعنوان استاندارد طلایی ارتقا کیفیت آموزش پزشکی انجام میشود [
1]. ازآنجاکه اعتباربخشی متضمن کیفیت آموزش افرادی است که به جامعه خدمات سلامتی ارائه میدهند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. درحقیقت اعتباربخشی مرور دورهای نحوه دستیابی یک مؤسسه به استانداردها و بازبینی حرفهایِ حرفهها و مرور دانشگاهیِ دانشگاهها است که بهعنوان نیروی محرکه ارتقا و اثربخشی دانشگاه عمل میکند. هدف از اعتباربخشی، اطمینان از احراز حداقل استانداردها در ابعاد مختلف آموزشی، دانشجویی، پژوهشی و ارزشیابی و ارتقا مستمر کیفیت و غیره در دانشگاههای علومپزشکی است. در این فرایند، تصمیمگیریها براساس دادههایی که از مقایسه با استانداردها استخراج شدهاند، انجام میشود [
2].
دانشکدههای علومپزشکی همیشه از فواید اعتباربخشی درزمینه کشف و اصلاح تهدیدها و ارتقا نقاط ضعف و استفاده بهینه از فرصتها و نقاط قوت بهره جستهاند. اعتبارسنجی سبب ارتقا جایگاه دانشگاه در رتبهبندیهای داخلی و خارجی میشود و بهعنوان دریچهای برای ورود به فرایند اعتباربخشی بینالمللی عمل میکند که باعث تحقق توسعه پایدار و تکامل در آموزش پزشکی میشود [
3]. ایجاد جاذبه در دانشگاه برای جذب حمایتهای مالی و معنوی و ایجاد انگیزه در اساتید و دانشجویان برتر برای مشارکت در امور دانشکده از دیگر مزایای اعتباربخشی است.
اعتباربخشی سبب میشود به پیامدهای تحصیلی دانشجویی و شیوه رسیدن به آنها، نگاهی دقیقتر و عمیقتر شود. همچنین ایجاد فضای رقابت و قضاوت شدن توسط همتایان، سبب ایجاد خلاقیت در فراهم کردن مستندات با ایدههای نو و بهروز و تقویت روابط بین بخشی خواهد شد. علاوهبراین اعتباربخشی با ایجاد احساس انتقاد از خود و خودتنظیمی بر تک تک افراد تأثیر میگذارد و سبب ارتقاء خود و درنهایت محیط دانشگاهی میشود، اما با وجود آنکه اعتباربخشی با مزایای بسیار زیادی همراه است، معایب زیادی را هم بهصورت پنهان و آشکار ایجاد میکند، زیرا دستیابی به اهداف کلان اعتباربخشی، مستلزم همکاری و مشارکت فعال تمامی واحدهای دانشکدههای علومپزشکی است که زمان بسیار زیادی را از نیروهای کار در دانشکدهها میگیرد و این دانشکدهها را متحمل هزینه سنگینی میکند. کمبود نیروی انسانی در دانشکدههای ایران، مدیران دانشکدههای علوم پزشکی را با چالشهای فراوانی در اعتباربخشی مواجه میسازد. بازدیدها و برگزاری جلسات مکرر، گردآوری مستندات و عدم وجود کارشناسان خبره و آموزشدیده درزمینه اعتباربخشی میتواند فرایند اعتباربخشی را بهجای فرصت به زحمت و تهدید تبدیل سازد [
4].
جمعآوری مستمر دادهها و تجزیهوتحلیل آنها، برنامهریزی برای اصلاح و اجرای عملیاتی آن برنامه، زمانی بیش از حد مورد انتظار و برنامهریزیشده به خود اختصاص میدهد و سبب ایجاد توقع انجام وظایف بیش از حد معمول و درنهایت خستگی و فرسودگی نیروی انسانی میشود. تاآنجاکه اعتباربخشی بهعنوان یک منبع استرس برای کارکنان معرفی شده است، زیرا افراد احساس میکنند درحالیکه بهشدت در اعتباربخشی دخیل هستند، اما عملاً در تصمیمگیریها نقشی ندارند و حتی عملکرد آنها ممکن است بیارزش تلقی شود [
2]. این آسیب میتواند سبب عدم شرکت افراد در جلسات، ایجاد مقاومت در برابر انجام کار یا ایجاد تغییر در دانشکده شود.
صرف زمان زیاد و اختصاص حجم بالایی از منابع، ندانستن اهمیت اعتباربخشی و نداشتن تمایل به انجام کار موانع جدی اعتباربخشی محسوب میشوند [
2]. علاوهبر کارکنان و اساتید، مدیران هم در معرض آسیبهای ناشی از اعتباربخشی هستند. توجه بیش از حد به تدوین و جمعآوری مستندات، دامنه توجه مدیران را فقط در کانون اصلی سنجهها متمرکز میسازد و از مدیریت واقعی چالشهای آموزشی و پژوهشی دانشکدهها باز میدارد. این معایب تا حدی است که برخی از پژوهشها اثربخشی مکانیسمهای اعتباربخشی را زیر سؤال بردهاند [
5].
بنابراین برای برون رفت از تناقض بین مزایا و معایب اعتباربخشی، عملکرد هوشمندانه مدیران در فرایند اعتباربخشی، ضروری به نظر میرسد. در سطوح تصمیمگیریهای کلان، اطمینان از انطباق سنجههای اعتباربخشی با اهداف کلان نظام سلامت، طراحی و اعتبارسنجی ابزارهایی برای سنجش سنجهها، برگزاری کارگاههای دورهای، تعیین حداقل سطح قابل قبول برای دانشکدههای مختلف باتوجهبه عدالت محوری و اعلام نتایج اعتباربخشی بهصورت روشن همراه با بازخوردهای عملیاتی به همه دانشکدهها ضروری است.
در سطح دانشگاه و دانشکدهها، شناسایی نیازهای آموزشی درزمینه اعتباربخشی، استفاده از اعتباربخشی بهعنوان اساسی برای بازبینی برنامهها، آشناسازی و آموزش نیروی انسانی در مورد سنجهها و عجین شدن مستمر سنجهها در بطن امور جاری دانشکده و ایجاد احساس مالکیت نسبت به اعتباربخشی در کارکنان و اساتید، توضیح تأثیر اعتباربخشی بر موفقیت یک دانشکده، بهرهمندی از اساتید مجرب و کاربست بهترین نتایج پژوهشی برای ارتقای کیفیت مستندات سنجههای اعتباربخشی براساس شواهد علمی موجود، اختصاص نیروی کارشناسی ثابت برای ثبت مستندات اعتباربخشی همراه با دخیل کردن همه کارکنان و اساتید یک دانشکده، ارزشیابی و گردآوری مستمر سنجهها و عدم اختصاص بازه زمانی کوتاه به این امر، بهینه کاوی و استفاده از تجارب سایر دانشکدهها و بهرهگیری از تکنولوژهای نوین، ایجاد یادگیری سازمانی و فعال بودن مکانیسمهای دریافت بازخورد از دانشجویان و سایر ذینفعان پیشنهاد میشود [
5]. همچنین، تشویق مادی و معنوی کارکنان بهدلیل کار فشرده این فرایند پیچیده را تسهیل میکند [
2].